زنان شاغل در مقایسه با زنان خانه دار از دید روانشناسی کار تفاوت هایی با هم دارند.
با تغییر و تحولات اجتماعی، گرایش بیشتر زنان و دختران در امر ادامه تحصیل و حتی پیشی گرفتن آنها در این زمینه و از طرف دیگر تغییر و تحولات اجتماعی در جامعه و افزایش تجملات و هزینه های زندگی و مشکلات اقتصادی، بسیاری از زنان را بر آن داشته که به اشتغال در بیرون از منزل روی آورند.
یافته های روانشناسی کار نشان می دهد که دختران جوان حین ازدواج نگران این مساله هستند که با ورود به زندگی متاهلی استقلال مالی و شغل خود را از دست دهند.
همچنین با تغییرات فرهنگی در جامعه و افزایش آگاهی زوجین تعداد فرزندان خانواده ها کاهش یافته و زنان مانند گذشته مجبور نیستند تمام وقت خود را صرف به دنیا آوردن و بزرگ کردن فرزندان متعدد و پشت سر هم بکنند و لذا میزان فراغ بال شان افزایش یافته است و بهتر می توانند به خودشان و علایق شان توجه نشان دهند.
لذا به نظر می رسد که تمام این تغییر و تحولات موجب گردیده که گرایش زنان به اشتغال در بیرون از منزل افزایش یابد چرا که این اشتغال می تواند احساس رضایت مندی آنها را از زندگی افزایش داده و کمتر احساس بطالت و فرسودگی کنند و همچنین از تحصیلات خود نیز استفاده موثر کنند.
اما با تمام این اوصاف و مزایایی که اشتغال زنان در بیرون از منزل دارد، این اشتغال و کاهش حضور زن در خانه همراه با مشکلات و سختی هایی خواهد بود.
این مشکلات قبل از ازدواج دختران کمتر و ناملموس تر و البته شکل های دیگری داشته و بعد از ازدواج این مشکلات بیشتر و ملموس تر می گردد.
زنان امروز با زنان دیروز که صرفاً همراه شوهرانشان به کار کشاورزی و دامداری می پرداختند فرق دارند، عصر فن آوری جدید همه چیز را در هم ریخته و طبعاً نوع کارها هم عوض شده است.
زنان نیاز دارند از تحصیلات و تخصصی که برای گرفتن آن زحمت کشیده اند سود بجویند. این کار به آنها احساس امنیت و رضایت خاطر می دهد.
بیشتر زنان مایل نیستند برای رفع نیاز های مالی شان که این روزها بسیار حیاتی هست دائم از شوهرانشان تقاضای پول کنند. آنها میل دارند خود بخشی از احتیاجات خانواده را تامین کنند.
زنی که به اشتغال در بیرون از خانه مشغول می شود از نظر روحی دچار پیری زودرس نمی شود و کمتر افسردگی به سراغش می آید.
زنان مصرف کننده عادت کرده اند که نیازهایشان باید سریع برآورده شود و برایشان مهم نیست که هزینه اش از کجا و چگونه تامین می شود، در حالی که وقتی زنی در خارج از خانه کار می کند خواه ناخواه با مشکلات کسب در آمد و به اصطلاح پول در آوردن آشنا میشود بنا براین به ارزش کار شوهرش بیشتر پی می برد و در نتیجه او را بهتر درک میکند.
از نظر فرهنگی نیز به تائید روانشناسی کار، زنانی که در بیرون از خانه و در متن جامعه قرار دارند از معلومات و دانش اجتمائی روز بی بهره نمی مانند، بخصوص اگر به خاطر پیشرفت کارشان مجبور باشند که کمی مطالعه و تحقیق هم بکنند.
مشاور و درمانگر با تجربه حضور زنان در جامعه و اشتغال به کارهای بیرون منزل را سودمند و موثر معرفی می نماید.
