واژه مکتب در روانشناسی ارتباط موثر و تنگاتنگی با الگوهای فکری رفتاری دارد.
واژه مکتب به معنی مدرسه، جایی که در آن کودکان خواندن ، نوشتن و حساب کردن می آموزند، می باشد.
چنانکه صائب تبریزی، مکتب را این گونه در شعرش آورده است:
(درس معلم ار بود زمزمه محبتی/ جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را)
و یا حافظ می سراید:
( نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت/ به غمزه مسئله آموز صد معلم شد)
مکتب در این معانی نیز به کار می رود:
◊ مجموع اندیشه ها و افکار یک استاد که در جمعی نفوذ کرده باشد.
◊ یک نظر فلسفی، ادبی و غیره … مجموع هنرمندان یک ملت یا یک شهر که علاقه خاصی به اجرا و بیان هنری می پردازند.
بنابراین وقتی از مکتب های روانشناسی صحبت می شود، منظور الگوهای فکری و خاصی است که رفتار آدمی را با مفهوم و برداشت خاصی در نظر می گیرند.
مکتب های مهم روانشناسی عبارتند از:
- ساخت گرایی
- کنش گرایی
- گشتالت گرایی
- روان کاوی
- انسان گرایی
- رفتارگرایی
- شناخت گرایی
- اجتماع و فرهنگ گرایی
- زیست گرایی